شفقنا افغانستان-دویستامین نشست از سلسله نشستهای مجله بخارا، صبح روز پنجشنبه ۸ مهر/میزان به دیدار و گفتوگو با فعال حوزه آموزشی و فرهنگی «نادر موسوی» اختصاص پیدا کرده بود. این نشست با حضور علی دهباشی، مرجان فولادوند، جلال عباسی و جمعی از همکاران مدرسه فرهنگ در کتابفروشی فرهنگان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار شفقنا افغانستان، «نادر موسوی» در سخنانی در این نشست ضمن تشکر از علی دهباشی و مجله بخارا برای برگزاری این نشست گفت: «مجله بخارا و آقای دهباشی به خوبی توانستهاند بین فارسی زبانان ایران و افغانستان پل بزنند و فعالیتهای فرهنگی ایشان قابل ستودن است.» او در ادامه به مرور خاطرات دوران تحصیلش در ایران پرداخت و از تمام آموزگارانش در ایران تشکر کرد.
نادر موسوی گفت: «داستان آموزش کودکان افغانستانی در ایران داستان غمانگیزی است. البته این داستان در گذشته غمانگیزتر بود و حالا وضعیت بهتر شده است. خوشبختانه بیش از ۴۵۰ هزار دانشآموز افغانستانی در مدارس ایران در حال درس خواندن هستند. سال ۱۳۷۹ کودکان زیادی به دلیل تسلط طالبان در افغانستان وارد ایران شدند و ما همان زمان مدارس خودگردان را راهاندازی کردیم. مدرسه ما اولین مدرسه خودگردان نبوده و مدارس دیگری نیز برای آموزش کودکان زحمت کشیدهاند. کاری که امروز انجام میشود نتیجه یک کار جمعی است و اگر همکاری دیگران نبود حالا اینجا نبودیم اما اتفاقات اخیر در افغانستان باعث شد حس کنم به ۲۰ سال قبل برگشتیم. موج جدید مهاجرت مشکلات تازهای به وجود آورده و بار سنگینی روی دوش خودمان حس میکنیم. تمام وجودم پر از ترس شد. اینکه آینده تحصیلی کودکان تازه مهاجر چه خواهد شد؟ لذا تصمیم گرفتیم دانشآموزانی را که این روزها به ایران مهاجر شدهاند را به صورت رایگان در مدرسه ثبت نام کنیم. چرا که بیشتر والدین آنها در اولین قدم به فکر آینده تحصیلی فرزندانشان هستند و این امیدوار کننده است که چقدر خانوادهها به فکر تحصیل و باسواد شدن فرزندانشان هستند. امسال حدود ۳۶۰ دانشآموز جدید برای ثبت نام به مدرسه آمدهاند و پیشبینی میکنیم این رقم تا پایان مهرماه به بیش از ۴۵۰ نفر برسد.»
«تنها راه نجات افغانستان آموزش است»
موسوی در ادامه صحبتهایش تاکید کرد که نیاز کودکان تنها درس نیست. بلکه کودکان نیاز به داستان نویسی، شعر و مجله نیز دارند. وی افزود: «تنها راه نجات افغانستان آموزش است. اگر کسانی که امروز در حال ویران کردن افغانستان هستند، آموزش دیده بودند و به مکتب رفته بودند حالا اوضاع افغانستان اینگونه نبود. تصاویر طالبان در شهربازیها نشان میدهد که این افراد کودکی نکردهاند. جوانان زیادی در گروه طالبان هستند که به جای اینکه تبدیل به فرشتگانی باشند تبدیل به اهریمن شدهاند. همه اینها به دلیل عدم آموزش است. باید به کودکان دگردوستی و پذیرش اقوام را آموزش داد تا جهان را جای زیباتری کنند. اگر آموزش صحیح به کودکان داده نشود این چرخه نکبت ادامه پیدا خواهد کرد.»
او در پایان سخنانش ابراز امیدواری کرد که با کمک و همراهی دوستان بتوان زمینه آموزش کودکان بیشتری را فراهم کرد. چرا که اگر مدرسه فرهنگ تاکنون پایدار مانده با کمک این افراد و معلمانی بوده که با کمترین حقوق برای آموزش کودکان مهاجر تلاش کردند.
«جامعه باسواد امید به زندگی بالاتری دارند»
دکتر «جلال عباسی» جمعیتشناس و استاد دانشگاه، که از سال ۱۳۸۴ درمورد مهاجران افغانستانی در ایران تحقیق میکند، میگوید در تمام این سالها در همه تحقیقاتی که داشتیم نام نادر موسوی به عنوان یکی از فعالان میدرخشید. او در سخنانی در این نشست به اهمیت نقش سواد در پیشرفت جامعه پرداخت و گفت: «وقتی در جامعهای سواد بالا باشد، امید به زندگی بالاتر است. مرگ و میر نوزادان و مادران کمتر است. مردم باسواد مشارکت مدنی بهتری دارند و مهاجرینی که باسوادتر باشند راحتتر در جامعه میزبان ادغام میشوند.»
عباسی در ادامه گفت: «تجربه زیسته نادر موسوی به جایگاه کنونیاش کمک کرده است. ایشان سختی دوران تحصیل را درک کرده است و با شناخت از سختیها توانسته به خوبی مشکلات مهاجران را شناسایی کنند. او از دوران تحصیل با زبان فرهنگ و دانایی با مشکلات روبرو شده است. یکی از بزرگترین خدمات ایشان تاسیس مدرسه خودگردان فرهنگ است. آثار خدمات آموزشی ایشان در دراز مدت خود را نشان خواهد داد. اگر در این ۲۰ سال سیستم آموزشی ایشان نبود، خیلی از افرادی که امروز در این جلسه حضور دارند، الان جای دیگری بودند. ایشان نه تنها معلم بودند بلکه به عنوان یک وزیر فرهنگی عمل کردند و همواره تلاش داشتند تا به توسعه فرهنگ افغانستان نیز بپردازند. ایشان با انتشار کتابهایی از افغانستان تلاش کردند تا مردم را با جامعه افغانستان و ادبیات افغانستان آشنا کنند و سعی کردند نسلی که بیرون از افغانستان بوده و هیچ تصوری نسبت به افغانستان نداشته را با انتشار این کتابها با تاریخ و ادبیات افغانستان آشنا کنند.»
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش گفت: «موسوی مدرسه خودگردان خود را تاسیس کرد ولی دغدغه این را داشتند تا مدارس خودگردان دیگر را نیز ساماندهی کند و کمکی به آنها کند. موضوع مهم دیگر این است که در مدرسه فرهنگ از قومیتهای مختلفی حضور دارند او سعی کرده تا موانع ذهنی قومیتها را نسبت به یکدیگر بردارد و به کودکان بیاموزد که جهانی بیاندیشند. نکته مثبت دیگری که ایشان دارند تعامل مثبت ایشان با جامعه میزبان است. نوع نگاه ما به جامعه نه تنها به خودمان کمک میکند بلکه به جامعه نیز کمک میکند.»
دکتر عباسی در پایان سخنانش به موج جدید مهاجرت افغانستانیها به ایران و دغدغه اصلی آنها یعنی تحصیل فرزندانشان پرداخت و گفت: «در این شرایط نیز مدرسه فرهنگ این دانشآموزان را به صورت رایگان ثبتنام میکند که این نشان از احساس همدردی و نگاه به آینده کودکان است. نادر موسوی عمر خود را صرف آموزش کودکان کرده است او با عشق وعلاقه به بازماندگان تحصیلی کمک کرده تا بتوانند آینده درخشانی داشته باشند.»
«نادر موسوی برایم نگهبان کلمه است»
دکتر «مرجان فولادوند» عضو انجمن نویسندگان کودکان و نوجوانان و عضو شورای کتاب کودک که از سال ۱۳۹۳ در جریان فعالیتهای مدرسه فرهنگ بوده، فعالیتهای آقای موسوی را به اسطوره کهن اهورا مزدا تشبیه کرد و گفت: « در حالی که اهریمن در تاریکی خود خوابیده، اهورا مزدا برای اینکه جلوی جهان اهریمن را بگیرد نور را میآفریند. اهورا مزدا میداند که روزی اهریمن بیدار میشود و دنیا را نابود میکند لذا اهورا به خلق نیکی هر چه بیشتر میپردازد. وقتی به کارهای آقای موسوی نگاه میکنم به یاد اسطوره کهن اهورا مزدا میافتم. ایشان مجلههای متعدد و کتابهای مختلفی برای کودکان افغانستان چاپ کردهاند. اینها همه روشنی نور در برابر اهریمن است. اهریمنی که میدانیم وجود دارد و اگر نور کمی وجود داشته باشد ما را میبلعد. باید مدام در پی خلق نور و خلق نیکی باشیم.»
وی افزود: «روحیه جنگندگی آقای موسوی برای من بسیار ارزشمند است. چیزی که برای من بسیار جالب بود این بود که معلمان مدرسه فرهنگ کسانی بودند که خودشان دانش آموز همان مدرسه بودند. متاسفانه تهدید بیسوادی همیشه کودکان مهاجر را دنبال میکرد و آقای موسوی به خوبی این تهدید را شناسایی کردند و تشخیص دادند که چه باید بکنند. آقای موسوی نه تنها به جامعه مهاجر بلکه به ایران نیز خدمت کردند. چرا که این کودکان در ایران زندگی میکنند. وقتی کسی چراغی برای کودکان روشن میکند، پیش پای دیگران را نیز روشن میکنند و زندگی دیگران را نیز امن میکند. بنابراین کسی که باید سپاسگزار باشد تنها جامعه افغانستان نیست. ما هم هستیم.»
فولادوند در ادامه گفت: «جمعآوری نامه کودکان افغانستان به کودکان ایرانی و طالبان یکی دیگر از کارهای مهم و جالب آقای موسوی است. تصور جامعه ایرانی وقتی ما درمورد مهاجران افغانستانی صحبت میکنیم یک تصور مبهم از تودهای بیشکل است. اما وقتی ۵ هزار نامه نوشته میشود و کودکان ایرانی به این نامهها دسترسی پیدا میکنند، آن توده بیشکل تبدیل به انسان میشود. این نامهها بسیار مهم هستند و من آرزو میکنم این نامهها چاپ شوند. این نامهها بخشی از تاریخ هستند که اگر نباشند توسط آمارها بلعیده میشوند.»
وی افزود: «نکته مهم دیگر تشویق کودکان به نوشتن است که آقای موسوی به خوبی از عهده آن بر آمده است. انسانی که بتواند خود را بیان کند بیپناه نیست. نوشتن داستان باعث میشود که شنیده شوی. هرجا کلمهای باشد اهریمن دور خواهد شد و برای من آقای موسوی نگهبان کلمه بوده است.»
کار امثال آقای موسوی تنها آموزش به کودکان مهاجر نیست بلکه برداشتن باری از دوش آموزش و پرورش است
«مژگان نظری» که خود یکی از دانشآموزان این مدرسه بوده و حدود ۱۲ سال است مدیریت بخش دختران مدرسه را بر عهده دارد، معتقد است که کودکان در جامعه افغانستانی هیچوقت دیده نشدند. او در سخنانش گفت: «بزرگترین غمی که برای کودکان مهاجر وجود داشته طرد شدن و دیده نشدن بوده است. آقای موسوی جزو افرادی بود که این کودکان را دید.»
نظری در ادامه از صبوری و حساسیت آموزش موسوی و انرژی او یاد کرد و گفت: «ایشان نسبت به برگزاری کلاسهایی همچون نویسندگی و انتخاب معلم و مفاهیمی که باید به دانشآموز داده شود حساسیت زیادی به خرج میدادند. علاوهبر این روابط صمیمی که آقای موسوی با دانشآموزان دارد در هیچ مدرسه دیگری وجود ندارد. در تمام این ۲۲ سال آقای موسوی بیش از ۱۰ هزار کودک را آموزش دادهاند. این ۱۰ هزار کودک تنها ۱۰ هزار کودک نیست بلکه ۱۰ هزار نسل است. کار امثال آقای موسوی که به کودکان میپردازند، تنها آموزش به کودکان مهاجر نیست بلکه برداشتن باری از دوش آموزش و پرورش است.»
«حسین سوختانلو» از حامیان مدرسه فرهنگ که مجوز مدرسه نیز به نام او صادر شده، این روز را روز مهمی دانست و از اینکه با نادر موسوی دوستی کرده ابراز خرسندی کرد. او که از سال ۱۳۸۷ و در دوران دانشجویی با نادر موسوی آشنا شده بود از خاطره آشناییاش با موسوی و دغدغههای او در آن زمان برای کودکان افغانستانی گفت. «گلی قاسمی» از شاگردان مدرسه فرهنگ که حالا دانشجوی دانشگاه الزهرا است و در عرصه هنر فعالیت میکند نیز در سخنانی ضمن بازگو کردن خاطرات دوران تحصیلش در مدرسه فرهنگ از زحمات موسوی قدردانی کرد.
نادر موسوی متولد مزارشریف است. او تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شهر بندرعباس گذراند. کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی را از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دریافت کرد. سپس مدرسه فرهنگ و «خانه کودکان افغانستان» در منطقه پاسگاه نعمتآباد تهران را در سال ۱۳۷۹ بنیاد نهاد. سپس به کار انتشارات «آمو»، نخستین ناشر تخصصی شعر و ادبیات داستانی افغانستان در ایران و چاپ و پخش ۸۷ عنوان کتاب شعر و داستان ویژه بزرگسالان و کودکان از نویسندگان و شاعران افغانستان پرداخت. در ادامه فعالیتهایش مجله «گل سرخ»، مجله کمکآموزشی «پالپالک» و کتاب «بازگشت» را برای دانشآموزان مهاجر منتشر کرد و همچنین چاپ و پخش «کتاب تاریخ و جغرافیای افغانستان» و «کتابنامهای به طالبان» را ارائه کرد. انتشار و سردبیری ماهنامه «کودکان آفتاب» از دیگر کارهای نادر موسوی است. تالیف «کتاب مدارس خودگردان» در سال ۱۳۸۵ شامل: مشخصات بیش از ۳۸۰ مدرسه خودگردان، داستان تاسیس و خاطرات معلمان و مدیران این مدارس خودگردان، انتخاب به عنوان «پدر مدارس خودگردان» در سال ۱۳۹۵ از سوی معلمان و مدیران مدارس خودگردان، نامزد جایزه آسترید لیندگرن یا «آلما» از سوی «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران» در بخش ترویج خواندن در سال ۲۰۲۰ و نامزد جایزه ی آیرید – iREAD – از شورای کتاب کودک برای برای سال ۲۰۲۱ از دیگر فعالیتهای موسوی است.