عقاب چگونه می میرد (مجموعه شعر) ابوطالب مظفری، چاپ اول 1397
بخشی از کتاب را می خوانید:
بختاور آمده است پس شيشه يخ زده
ما اين طرف تمام رگ و ريشه يخ زده
او با دو چشم سبز، به پرسش كه؛ اي گروه!
يك لقمه از غذاي شما ميشه يخ زده؟
او با نگاه مضطربش منتظر كه كي
مستر برآيد آب زده، نيشه، يخ زده
آن سو گروه هفت خط از هفت سمت خاك
با جيب هاي پر به سر گيشه يخ زده
*****