نادر موسوی
زمانی که دانشآموز صنف 9 بود، رویای تأسیس یک مکتب برای کودکان محروم مهاجر را در ایران در سر میپروراند. نادر میخواست سختیها، تحقیرها و توهینهایی را که خودش تحمل کرده بود، دیگر کودکان مهاجر کمتر تحمل کنند. زمانی که نادر در مراحل پایانی مقطع لیسانس قرار داشت، موج دوم مهاجرت شدت گرفته بود و جذبنشدن کودکان مهاجر به یک معضل بزرگی برای مهاجران تبدیل شده بود: «برای تأسیس مدرسه به پول نیاز داشتیم. دولت کمک نمیکرد و باید همه امکانات لازم را خودمان فراهم میکردیم. چون درسخوانده بودیم، مهاجران از ما توقع داشتند.»
ادامه مطلب

عضوی از همکاران با باشید!
تیم ما
روزنامه ها